دسته: یادداشت

بی‌توجهی به مشکلات عدیدۀ محیط‌‌زیستی و سلامت مردم گیلان از سوی دولت‌مردان در سی سال گذشته و همچنین بی‌تفاوتی و عدم‌مطالبه‌گری مردم این استان منجر به مصیبتی غم‌بار شده که رفته‌رفته این کوتاهی دولت و مردم رنگ و بوی خیانت به میهن و آیندگان گرفته است؛ گویی ظالم و مظلوم، دانسته یا نادانسته در یک جبهه کمر به نابودی زیباترین و خوش‌ آب‌وهواترین اقلیم ایران بزرگ بسته‌اند. این تراژدی قهرمان و ضدقهرمان ندارد؛ زندگانی هستند که در گور خفته‌اند و مشت‌مشت خاک بر سر می‌ریزند تا در ندانم‌کاری خویش مدفون شوند.

درد را همه می‌شناسند؛ بحران دفن‌گاه‌های زباله در دل جنگل هیرکانی به‌ویژه در سراوان رشت، سرعت بالای نشت و نشر شیرابۀ زباله و نفوذ آزادانۀ آن به سفره‌های آب زیرزمینی، وضعیت شرم‌آور و متعفن دو رودخانۀ فاضلاب‌کِش شهر رشت و نابودی کامل اکوسیستم آن، تاراج درختان جنگل، اقدام ضدتوسعه‌ای سدسازی و نابودی اکوسیستم جنگل هیرکانی، آلودگی شدید دریای خزر (کاسپی) به انواع سموم شیمیایی صنعتی و کشاورزی، خشکیدن تدریجی تالاب انزلی و کاهش عمق یازده متری آن به کمتر از یک متر، دریاخواری و تصرف غیرقانونی سواحل برای احداث مجتمع‌های گردشگری و رفاهی، غارت منابع‌طبیعی و برداشت بی‌رویۀ شن و ماسه از بستر سپیدرود، تغییر کاربری اراضی کشاورزی به مسکونی و تجاری و تبدیل‌ شالیزارها و باغ‌های چای استان به خانۀ دوم پایتخت‌نشینان، وضعیت قرمز سلامت و افزایش معنی‌دار سرطان در سطح استان. قطعا مسئولان ارشد استان گیلان نیز با توجه به هشدارهای کارشناسان، رسانه‌ها و فعالان محیط‌‌زیست در جریان عمق فاجعه قرار دارند و حتما تلاش‌هایی برای انعکاس آن به مسئولان کشوری انجام داده‌اند اما متاسفانه تاکنون اقدام عاجلی برای التیام این درد آزارگر مشترک و یا دست‌کم جلوگیری از پیشرفت و وخامت آن انجام نگرفته است.

انتخاب مجدد دکتر روحانی بر سریر ریاست جمهوری ایران، اقبال مساعد و مجالی مناسب به ایشان داد تا پای را از شعارها فراتر نهاده و حاصل ضعیف مدیران دولت یازدهم را در حوزۀ محیط‌زیست استان گیلان جبران کند. در حال، تکلیف مهم استاندار گیلان انعکاس شفاف و واقع‌گرایانۀ شرایط بحرانی موجود استان است تا رئیس‌جمهور که هماره از دولت خود با عنوان دولت محیط‌زیستی یاد کرده با عمق فجایع محیط‌زیستی استان گیلان که گاه‌گاه با برگزاری تجمع‌ها و اعتراضات بومیان منطقه رنگ و بوی امنیتی به خود می‌گیرد آشنا کند. حال که با تدبیر مدیران ارشد دولت یازدهم در گیلان، اقتصاد استان رونق بی‌سابقه‌ای گرفته، مشکل اشتغال تا حد زیادی حل شده و اوضاع به گواه آمارهای رسمی منتشره از سوی دولت‌مردان گل و بلبل است! کاش همت مدیران دولت دوازدهم بر روی بحران‌های محیط‌زیستی متمرکز شود تا شاید مرهمی بر زخم کهنه و چرکین گیلان عزیز گذاشته شود.

اگر قرار باشد مدیران استان، تامین و یا حفظ منافع شخصی و کوتاه‌مدت خود، گروه وابسته به خود و در نهایت حزبی که متعلق به آن‌اند را بر منافع عمومی و بلندمدت مردمان رنج‌بر گیلان‌زمین در اولویت قرار دهند و انتظارات دوستداران و فعالان محیط‌زیست گیلان از شخص دکتر نوبخت همچون چهار سال گذشته برآورده نشود و در دولت دوازدهم نیز همانند دولت‌های گذشته قدمی اصولی و ملموس برای رفع مشکلات مزمن و حاد محیط‌زیست استان برداشته نشود؛ بهتر است برای درک و حل بحران فعلی محیط‌زیست گیلان کمیته‌ای ملی متشکل از سران سه قوه، وزیر کشور، رئیس سازمان برنامه و بودجه، رئیس سازمان حفاظت از محیط‌زیست، دو تن از اساتید برجستۀ دانشگاه و دو فعال رسانه‌ای و محیط‌زیستی تشکیل شود تا مشکلات بغرنج گیلان در سطح ملی بررسی شده و با طرح جدی مسائل، تدبیر و کنکاش راه‌حل‌های علمی و عملی و همچنین رایزنی و اهتمام جدی مدیران ارشد کشوری در گرۀ به‌ظاهر کور محیط‌زیست گیلان گشایشی شود.

همچنین برای بهبود شرایط بحرانی محیط‌زیست استان گیلان انتخاب رئیسی متخصص، توانمند و غیرسیاسی برای سازمان محیط‌زیست کشور در دولت دوازدهم، حمایت جدی مالی و معنوی از این سازمان از سوی شخص رئیس جمهور و کابینۀ دولت و متعاقب آن انتخاب مدیرکلی قوی، کاربلد، صادق و در عین حال شجاع و پاک‌دست در استان گیلان راه‌گشا خواهد بود که فراتر از بازی‌های سیاسی، به جناحی خاص بدهکار نباشد و متهورانه در برابر خواسته‌های مخرب مدیران ارشد و نمایندگان مجلس بایستد و این اداره‌کل را از حاشیه‌ها، بده‌بستان‌ و معامله‌گری برهاند.

باید برای تنویر افکار عمومی، شفاف‌سازی و ثبت در تاریخ، خائنان به ملت شناسایی و معرفی شوند؛ به عنوان مثال اولین شهردار شهر رشت که دستور حمل زبالۀ شهری به جنگل سراوان را صادر کرد و یا مدیرکل حفاظت از محیط‌زیست وقت که در برابر این جنایت، خیانت کرد و با سکوت خود مهر تاییدی بر این اقدام زد و… ضمن شناسایی و اعلام عمومی، به دادگاه احضار شده و به جرم نابودی محیط‌زیست، به خطر انداختن سلامت شهروندان، خیانت در امانت و ظلم به آیندگان محاکمه شوند تا شاید درسی شود که هر نادان و جاهلی به خود اجازه ندهد با لابی‌گری، تطمیع و معامله در صدد تعبیر خواب پست‌گرفتن یا شهردارشدن خویش برآید و با ناآگاهی و خیانت خود یک شهر و مردمانش را ذلیل و سخره فرزندان و ساکنان آینده‌اش کند.

* مدیرمسئول پایگاه خبری «شمال ما»

منبع: ششمین شماره مجله اینترنتی ناجه

استفاده از این مطلب با ذکر منبع بلامانع است